طالبان در آرزوي خلاصي از القاعده
ارسالی صمیمی ارسالی صمیمی

 

 Newsweek2.jpg

"بسياري در گروه طالبان به خاطر اتحاد طولاني مدت خود با القاعده خسته هستند و تمايل دارند از اين گروه عبور كنند."

 مجله نيوزويك در گزارشي درباره طالبان و القاعده و ارتباطات آنها با هم در افغانستان آورده است: «آقا جان معتصم، نسبت به خطرات عبور از القاعده آگاه است. يكسال پيش وزير خزانه‌داري سابق رژيم سقوط كرده طالبان در يكي از خيابان‌هاي كراچي ترور شد اما معتصم كه به همراه او بود جان سالم به در برد. او به طور علني گروه القاعده را مسئول اين حمله معرفي نكرد اگرچه بسياري از طرفدارانش شك نداشتند كه دستور اين سوء قصد از سوي القاعده صادر شده است. معتصم از طالبان افغانستان خواسته كه از القاعده فاصله بگيرند و به دنبال يك راه حل سياسي در افغانستان باشند. وي در يك مصاحبه اختصاصي تلفني در اوايل سال جاري ميلادي اظهار داشت كه ساكت نمي‌نشيند و بسياري از فرمانده‌هان ارشد طالبان همانند او مايل به پايان يافتن كشتارها هستند.

طالبان و القاعده - عكس: نيوزويك

عوامل القاعده در افغانستان به معتصم هشدار داده‌اند كه صحبت درباره صلح را متوقف كند و تلاش براي برهم‌زدن روابط طولاني‌مدت ميان طالبان و القاعده را كنار بگذارد. معتصم هنوز درخواست خود از شورشيان افغانستان براي گفت‌وگو با آمريكايي‌ها را تكرار مي‌كند. اما طالبان نمي‌تواند از امكانات القاعده صرف‌نظر كند. يك وزير سابق طالبان گفته است، القاعده يك تهديد بزرگ براي هرگونه راه حل صلح‌آميز و هر كسي است كه بخشي از اين راه‌حل باشد. معتصم به مجله نيوزويك گفت، القاعده هنوز داراي دسترسي آسان به رهبران ارشد طالبان است و همچنان داراي قدرت كافي براي متقاعد كردن طالبان ـ با تهديد يا روشي ديگر ـ است تا با دشمنان "كافر" گفت‌وگو نكنند و القاعده را رها ننمايند.

چند ماه پس از اينكه ملا محمدعمر، رهبر طالبان خواستار توقف فوري گفت‌وگوهاي صلح قطر شد، مقامات آمريكا و طالبان به دنبال راه‌هاي احياي اين گفت‌وگوها افتادند.شركت‌كنندگان مي‌گويند زماني كه ملا عمر صبر خود را در مورد سرعت تبادل زندانيان از دست داد خواستار توقف مذاكرات شد. به نظر مي‌رسد او درك نمي‌كند كه آمريكايي‌ها نمي‌توانند به سادگي دستور آزادي پنج تن از فرمانده‌هان ارشد طالبان از زندان گوانتانامو را بدهد، زندانياني كه قرار بود در ازاي آزادي يك درجه‌دار ارتش آمريكا كه در ژوئن 2009 توسط طالبان دستگير شده بود، آزاد شوند.

در حقيقت مشكلات بزرگي بر سر راه توقف‌نامه صلح با طالبان وجود دارد و بزرگترين آن القاعده است. آمريكا خواستار دوري طالبان از خشونت و پذيرش قانون اساسي افغانستان از سوي اين گروه است. البته تا زماني كه طالبان روابط خود را با القاعده حفظ كند، جنگ در افغانستان ادامه خواهد يافت و اين موضوع ربطي به طرح خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان تا پايان سال 2014 ندارد. هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا در سال گذشته خطاب به طالبان گفت: روابط خود با القاعده را قطع كنيد و اگر چنين اقدامي انجام ندهيد با عواقب بودن با القاعده كه دشمن جامعه بين‌المللي است روبرو خواهيد شد.

نگراني بزرگ اين است كه طالبان همچنان به اتحاد خود با القاعده ادامه دهد. اين احتمال وجود دارد كه ملاعمر دوباره همه چيز را فقط به خاطر القاعده از دست بدهد، همانطور كه پس از 11 سپتامبر 2001 همه چيز را به خاطر اين گروه از دست داد؛ يعني زمانيكه نصيحت اعضاي كابينه وهمچنين مقامات ارشد شوراي مذهبي رژيم طالبان مبني بر اخراج اسامه بن‌لادن از افغانستان را عمل نكرد و به دنبال آن آمريكا به افغانستان حمله كرد.

بسياري از پيروان ملا عمر نااميدانه آرزو مي‌كنند كه بدانند چگونه از شر متحد خود، القاعده خلاص شوند. البته اين مساله درست است كه فرمانده‌هان طالبان اغلب توصيه‌هاي تاكتيكي و تكنيكي القاعده را ارزنده مي‌دانند و به ايدئولوژي و عزم راسخ اين گروه احترام مي‌گذارند. يكي از مشاوران ارشد حامد كرزاي رييس‌جمهور افغانستان مي‌گويد؛ طالبان هنوز از لحاظ تكنيكي براي ساختن بمب و انجام حملات پيچيده به خصوص در شهرها به القاعده وابسته است.

با اين وجود اعضاي باقيمانده القاعده در افغانستان هم‌اكنون بيشتر يك مسئوليت براي طالبان هستند تا يك دارايي. اكثر فرمانده‌هان و مبارزان طالبان در داخل افغانستان از اينكه آخرين مرد بن‌لادن از اين كشور خارج شود خوشحال مي‌شوند. حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا و حملات بي‌رحمانه نيروهاي آمريكايي باعث كاهش حضور القاعده در افغانستان و تبديل شدن آنها به گروه‌هاي سرگردان كوچك 7 تا 10 نفري شده كه عمدتا عرب و پاكستاني هستند. اكثر آنها از مناطق قبايلي و تعدادي از آنها از ايالت پنجاب هستند. باقيمانده القاعده در افغانستان هم‌اكنون تنها به ايجاد مشكل براي ميزبانان افغان خود مي‌پردازند. از طرف ديگر وهابيون تندرو عادت دارند آيين‌‌هاي محلي را كه از نظر آنها با اسلام مغايرت دارند مسخره كنند. آنها همچنين مانع عبادت روستاييان در حرم قديسان صوفي مي‌شوند. يك فرمانده طالبان دراستان غزني مي‌گويد، آنها روستاييان را بت‌پرست و يا مسلمانان چندخدايي مي‌نامند.

فرمانده استان غزني مي‌گويد: او و مردمش در تلاش براي بقاء هستند و اين در حالي است كه القاعده در حال بيگانه كردن مردم محلي با طالبان است. وي مي‌گويد، يك گروه 10 نفره القاعده در استان غزني از او خواسته تا به روستايياني كه ديگر از طالبان حمايت نمي‌كنند، با خمپاره حمله شود. اين فرمانده گفت: ما به آنها گفتيم نه، بمباران كوركورانه باعث دشمن شدن افراد بيشتري با ما مي‌شود. اما اعضاي القاعده به ما گفتند، شما نمي‌توانيد با اين افراد بي‌اعتقاد مصالحه كنيد بنابراين بايد آنها را بمباران كنيد.

عبدالقيوم يك فرمانده ديگر طالبان در استان همسايه "پكتيكا" داراي مشكلات مشابهي است. نزديك دو ماه پيش وي از مبارزان القاعده در منطقه خود خواست تا به پاكستان بروند و به آنها گفت كه مقاومت محلي ديگر نيازمند كمك آنها نيست. اما اعضاي القاعده منطقه را ترك نكردند. فرمانده القاعده در اين استان به عبدالقيوم گفته است: شما نمي‌توانيد مانع جهاد ما در افغانستان شويد. قيوم مي‌گويد تنش‌ها ميان القاعده و طالبان به طور خطرناكي در حال افزايش يافتن است. اين فرمانده طالبان گفت: اين جهادگران عرب به فكر جان خود و ديگران نيستند و آنها در صورت صلح طالبان با دولت افغانستان و آمريكا و قطع رابطه با القاعده ديگر به طالبان اعتماد نخواهند داشت. وي افزود: اعضاي القاعده حتي شب‌ها در حالي كه انگشتشان بر روي ماشه اسلحه كلاشينكف است مي‌خوابند. قيوم گفت كه براي شوراي حاكم طالبان در پاكستان نامه نوشته و از آنها درخواست راهنمايي كرده اما تا به حال پاسخي دريافت نكرده است. قيوم اظهار داشت: آنها هم از القاعده مي‌ترسند.

هم‌اكنون بن لادن و فرماندهان ارشد القاعده به همراه صدها تن از سربازان پياده او كه روزي در افغانستان و پاكستان پرسه مي‌زدند، كشته شده‌اند. اما هنوز اين گروه قادر به تاثيرگذاري است و يك تهديد محسوب مي‌شود. از اولين روزهاي جنگ عليه اتحاد جماهير شوروي در سال 1979، افغانستان افراطگرايان عرب را جذب مي‌كرد افراط گراياني كه پس از مدتي تبديل به هسته مركزي القاعده شدند . پس از خروج روس‌ها از افغانستان بن لادن به عربستان سعودي بازگشت اما صدها تن از افراطگرايان عرب به جاي بازگشت به خانه، در مناطق قبايلي پاكستان سكني گزيدند و با خانواده‌هاي محلي ازدواج كردند و داراي ارتباطات قوي در دو طرف مرز افغانستان و پاكستان شدند.

بن لادن در زمان بازگشت به عربستان پس از جنگ با شوروي با استقبال گرمي در كشورش روبرو شد و با او به عنوان يك قهرمان رفتار كردند اما پس از اندكي دولت سعودي او را از كشور اخراج كرد. وي به سودان رفت و در سال 1996 به خاطر تهديد آمريكا و سازمان ملل، سودان نيز مجبور شده‌ بود او را اخراج كند. بن لادن كه جايي را براي رفتن نداشت به افغانستان بازگشت و در زمان ورود خود به اين كشور شاهد قدرت گرفتن طالبان بود. رهبر القاعده به رژيم ملا عمر كمك مالي مي‌كرد و همچنين هزاران تن از نيروهاي افراطگراي بدون ترس را در اختيار طالبان قرار مي‌داد. ملا حيات‌الله، يكي از فرماندهان شبكه حقاني كه متحد طالبان است، مي‌گويد: عرب‌ها موفق‌ترين مبارزاني بودند كه من در طول 20 سال جهادگري‌ام ديده بودم، آن‌ها استخوان‌هايي سخت‌تر از استخوان‌هاي ما داشتند.

اما بن‌لادن ثابت كرد كه غيرقابل اعتمادترين متحد است. او كه بسياري از مبارزان خارجي را به كنار خود فرا خوانده بود احساس آزادي در انجام هر كاري مي‌كرد. او با بي‌توجهي به اعتراضات ملا عمر، يك كنفرانس خبري در پايگاه خود در شرق افغانستان برگزار كرد و در آن به لفاظي‌هاي شديد عليه غرب پرداخت و حتي در سال 1996 عليه آمريكا اعلام جنگ كرد. در همين حال او به هيچ عنوان سرنخي به طالبان نمي‌داد كه او در حال استفاده از كشور آن‌ها به عنوان يك مركز طراحي حملات عليه غرب است. پس از حمله به برج‌هاي دو قلوي آمريكا در تاريخ 11 سپتامبر، ملا عمر نمي‌دانست كه با بن لادن چه كند. وي گفته بود، بن لادن مانند يك استخوان است كه در گلوي من گير كرده و نه مي‌توانم آن را پايين بدهم و نه مي‌توانم آن را بيرون اندازم.

با وجود آنكه رژيم ملا عمر در خطر بود وي از اخراج مهمان مشكل‌ساز خود امتناع ورزيد. يكي از وزيران سابق رژيم طالبان مي‌گويد، در پايان ملا عمر نتوانست به بن لادن نه بگويد. وي افزود: "پناه دادن به القاعده و بن لادن بزرگترين اشتباه طالبان بود، القاعده از ما استفاده كرد و سپس ما را مانند يك دستمال كاغذي به كنار انداخت." هم‌اكنون بسياري از اعضاي طالبان دليلي براي متحد ماندن با القاعده نمي‌بينند. يكي از وزيران سابق رژيم طالبان كه هم‌اكنون نقش مهمي در شورش طالبان در افغانستان دارد مي‌گويد: من معتقدم 70 درصد از رهبران و فرماندهان ما موافق حفظ ارتباطات با القاعده نيستند، به نظر من هم‌اكنون زماني خوبي براي خداحافظي با القاعده است و براي اين كار ما نيازمند يك اجماع نظر هستيم و رسيدن به اين نقطه كار آساني نيست.

اعضاي شوراي كويته (شوراي فرماندهي طالبان) به خوبي مي‌دانند كه تا چه حد متحد آن‌ها مي‌تواند برايشان مرگبار باشد. يك افسر اطلاعاتي ارشد طالبان مي‌گويد: "القاعده به مقامات اين شورا پيغام فرستاده و به آن‌ها نسبت به صلح با دولت افغانستان و خيانت به هم قطاران جهادگرشان هشدار داده است. اگر طالبان به القاعده پشت كند القاعده عليه طالبان حكم جهاد مي‌دهد."

حيات‌الله نيز مي‌گويد: "هيچ كس در شوراي عالي تصميمي مبني بر جدايي طالبان از القاعده نمي‌گيرد و هر كس كه اين جرات را بكند مي‌داند كه كشته خواهد شد. ما مي‌دانيم كه زماني كه به القاعده پشت كنيم اين گروه مانند يك مار به سرعت عليه ما برمي‌خيزد."

القاعده حتي به نزديك‌ترين دوستان خود در ميان طالبان افغانستان هشدار داده، مانند سراج الدين حقاني كه رئيس شبكه حقاني است. حكيم آخوند، يكي از فرماندهان شبكه حقاني مي‌گويد: "القاعده به سراج هشدار داد اگر شوراي طالبان به القاعده پشت كند القاعده همه افرادي را كه از آمريكا تبعيت كنند، كباب خواهد كرد!" اگرچه خانواده حقاني مدت‌هاست در مناطق قبايلي وزيرستان شمالي پاكستان حضور دارند، برخي از شورشيان مي‌گويند اگر شبكه حقاني رابطه خود با القاعده را قطع كند برخي از دوستان قدرتمند خود را از دست خواهد داد. يكي از وزيران سابق طالبان مي‌گويد: "اگر حقاني به القاعده پشت كند مردم محلي به حقاني پشت خواهند كرد. خانواده حقاني بايد به تعداد بسياري از فرماندهان طالبان پاكستان، مقامات مذهبي،‌ رهبران قبايلي و تمامي افرادي كه معتقدند اعضاي القاعده مبارزان مقدس‌تري از طالبان هستند جواب پس دهند."

اعضاي طالبان مي‌دانند كه تهديدات القاعده براي انتقام، بلوف نيست. در ماه آوريل يك گروه كوچك از افراد مسلح در پيشاور تقريبا موفق شدند پسر مولوي شهاب‌الدين دلاور، يكي از مذاكره‌كنندگان ملا عمر در مذاكرات قطر را بربايند. يك افسر اطلاعاتي طالبان مي‌گويد:‌ اين اقدام تلاشي براي ساكت كردن افرادي بود كه به دنبال صلح هستند و ما مي‌دانيم كه القاعده در پشت آن بوده است.

ملا نظير، يكي از وفادارترين دوستان القاعده در ميان طالبان پاكستان در وزيرستان جنوبي چند سال پيش تصميم گرفت كه ديگر توحش القاعده در منطقه‌اش را تحمل نكند. اعضاي القاعده در اين منطقه كه بيشتر ازبك و چچني بودند اغلب روستايان را مورد اذيت و آزار قرار مي‌دادند و حتي آن‌ها را زنداني مي‌كردند. نظير بالاخره دستور داد كه افرادش اعضاي القاعده را از منطقه‌اش بيرون كنند و حتي چندين تن از آن‌ها را كشتند.

انتقام القاعده بسيار فوري صورت گرفت. اعضاي القاعده تلاش كردند تا ملا نظير را به قتل برسانند. آنها چندين تن از فرماندهان ارشد او از جمله ده‌ها روستايي را به قتل رساندند. حكيم مي‌گويد: هيچ كس در مناطق قبايلي از عصبانيت القاعده در امان نيست. القاعده مي‌تواند هر كسي را كه مي‌خواهد در ميان طالبان افغانستان و پاكستان در مناطق قبايلي به قتل برساند.

هيچ كس نمي‌تواند مطمئن باشد كه ملا عمر درباره تمامي اين مسائل چگونه فكر مي‌كند. او پس از سقوط رژيمش در سال 2001 در محافل عمومي ظاهر نشده و اين روزها نيز به ندرت با پيروان خود و آن‌ هم با نامه ارتباط برقرار مي‌كند. معتصم مي‌گويد، حتي هم‌اكنون نيز شك دارد كه رهبر طالبان به دنبال رها كردن القاعده باشد و اگر ملا عمر تصميم داشته باشد اين دستور را بدهد برخي از فرماندهانش از انجام آن سرپيچي مي‌كنند. معتصم مي‌گويد: فاصله گرفتن طالبان از القاعده تنها راه آوردن صلح به افغانستان است و پس از اين همه سال، مردم افغانستان سزاوار زندگي در صلح هستند. وي افزود: طالبان بايد به آهستگي از القاعده فاصله بگيرد و اين امر نيازمند زمان است.

در مورد رفتن آرام القاعده شك و ترديد وجود دارد، طرفداران القاعده در طالبان در اقليت هستند اما آن‌ها عزم دارند كه مبارزه خود را ادامه دهند. احتمالا معتصم بايد مدت زمان زيادي منتظر بماند تا رويايش به حقيقت بپيوندد.»


August 22nd, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات